جدول جو
جدول جو

معنی بی فرهنگ - جستجوی لغت در جدول جو

بی فرهنگ
بی ادب، بی خرد، بی تمیز
تصویری از بی فرهنگ
تصویر بی فرهنگ
فرهنگ فارسی عمید
بی فرهنگ
(فَ هََ)
مرکّب از: بی + فرهنگ، ناپرهیخته. بی عقل و بی تمیز. (ناظم الاطباء) :
مخالفان تو بی فره اند و بی فرهنگ
معادیان تو نافرخند و نافرزان.
بهرامی.
لغت نامه دهخدا
بی فرهنگ
بی ادب
تصویری از بی فرهنگ
تصویر بی فرهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
بی فرهنگ
بربر، بی ادب، بی نزاکت، نافرهیخته، نامتمدن، وحشی
متضاد: فرهیخته، بافرهنگ، متمدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی درنگ
تصویر بی درنگ
بدون تاخیر و تامل، بی دیرکرد، فوراً
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بافرهنگ
تصویر بافرهنگ
باادب، ادب آموخته، دانا، عاقل
فرهنگ فارسی عمید
(فَ رَ / فَرْ رَ)
بی فر و شوکت و عظمت. بی شکوهی و جلال. که فرهی ندارد:
کسی را که وام است و دستش تهیست
به هر جای بی ارج و بی فرهیست.
فردوسی.
چنین گفت کاکنون شود آگهی
بدین ناجوانمرد بی فرهی.
فردوسی.
و رجوع به فرهی شود
لغت نامه دهخدا
(فَ هََ)
مرکّب از: با + فرهنگ، ادب آموخته. پرهیخته. ادب گرفته. ادیب. (یادداشت مؤلف)،
لغت نامه دهخدا
(فَ زَ)
مرکّب از: بی + فرزند، کسی که دارای اولاد نباشد. (ناظم الاطباء)، بلاعقب. بی خلف. ابتر. عقر. هبول. (یادداشت مؤلف) ، اضطراراً و باکراه. (منتهی الارب) ، ناگهان. (آنندراج)، رجوع به قصد شود، بی نشان. بی علامت. مجهول. رجوع به قرینه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بافرهنگ
تصویر بافرهنگ
با ادب، ادیب، ادب آموخته، رفیع و بلند مرتبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی درنگ
تصویر بی درنگ
((دَ رَ))
بی تأمل، فوراً
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی درنگ
تصویر بی درنگ
بلافاصله، بی تامل، فورا، فوری، الساعه
فرهنگ واژه فارسی سره
بربریت، نافرهیختگی
متضاد: فرهیختگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
مع الثّقافة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
Urbane
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
urbain
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
miejski
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
wa jiji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
городской
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
urbane
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
شہری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
শহুরে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
şehirli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
都市的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
도시의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
都市的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
עירוני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
शहरी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
міський
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
ในเมือง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
stedelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
urbano
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
urbano
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
urbano
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از با فرهنگ
تصویر با فرهنگ
perkotaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی